Last updated on ۱۳۹۹/۰۸/۰۸
گروهی از دانشمندان 5 میمون را درقفس قرار دادند. در وسط قفس یک نردبان و بالای نردبان موز گذاشتند. هر زمانی که میمونی بالای نردبان میرفت دانشمندان بر روی سایر میمونها آب سرد پاشیدند. پس از مدتی، هر وقت که میمونی بالای نردبان میرفت سایرین او را کتک میزدند.
پس از مدتی دیگر هیچ میمونی علیرغم وسوسهای که داشت جرات بالا رفتن از نردبان را به خود نمیداد.
دانشمندان تصمیم گرفتند که یکی از میمونها را جایگزین کنند. اولین کاری که این میمون جدید انجام داد این بود که بالای نردبان برود که بلافاصله توسط سایرین مورد ضرب و شتم قرار گرفت. پس از چندبار کتک خوردن میمون جدید با اینکه نمیدانست چرا اما یاد گرفت که بالای نردبان نرود. میمون دومی جایگزین شد و همان اتفاق تکرار شد. سومین میمون هم جایگزین شد و دوباره همان اتفاق(کتک خوردن) تکرار گردید. به همین ترتیب چهارمین و پنجمین میمون نیز عوض شدند.
آن چیزی که باقی مانده بود گروهی متشکل از 5 میمون بود که با این که هیچگاه آب سردی بر روی آنها پاشیده نشده بود میمونی را که بالای نردبان میرفت کتک میزدند.
اگر امکان داشت که از میمونها بپرسند که چرا میمونی که بالای نردبان میرود را کتک میزنند شرط می بندم که جواب آنها این خواهد بود: “من نمیدانم، این اتفاقی است که اطرافمان میافتد”
تا بحال فکر کرده اید یک پارادایم چگونه شکل می گیرد ؟ شاید اول بهتر باشد درباره پارادایم کمی بدانیم : مطالعه بیشتر درباره تعریف واژه پارادایم در ویکی پدیا
گاهی اوقات باید بدون داشتن تعصب به دلیل و علت بوجود آمدن هنجارهای اجتماعی مان مجددا رجوع کنیم و جزئیات این فرآیند را دوباره بررسی کنیم.
اولین باشید که نظر می دهید