Last updated on ۱۳۹۹/۰۸/۰۸
فقط مردگان میتوانند خاطرات پس از مرگ را نقل کنند، اما نمیتوان با آنها صحبت کرد. بنابراین دانشمندان اطلاعاتی در این زمینه ارایه میدهند که در ادامه میخوانیم.
علم به ما میگوید که مرگ نیز مانند زندگی شامل مراحلی است.
۱. مرگ بالینی
اولین مرحله از مرگ به نام مرگ بالینی شناخته میشود. این مرحله بین ۴ تا ۶ دقیقه طول میکشد و هنگامی شروع میشود که تنفس انسان قطع شده و قلب از پمپاژ خون باز میایستد. در این مدت ممکن است قدری اکسیژن در مغز وجود داشته باشد که آسیب جدی نبیند، بنابراین باقی اندامها مثل چشمها و کلیهها در طول مرگ بالینی زنده میمانند.
۲. مرگ بیولوژیکی
دومین مرحله از مرگ به نام مرگ بیولوژیکی شناخته میشود. در این مرحله سلولهای بدن شروع به انحطاط کرده و اعضای بدن یکی پس از دیگری از کار میافتند. در این مورد، پزشکان مرگ را به کمک روش هیپوترمی به تاخیر میاندازند. آنها با خنک کردن بدن به زیر دمای طبیعی خود انحطاط سلولها را به تأخیر میاندازند تا زمان بیشتری برای احیای بیماران ایست قلبی داشته باشند.
تا اینجا مراحل مرگ به خوبی درک شده است اما پس این اسرار مرگ شروع میشود. دانشمندان به دنبال آن هستند که بفهمند پس از آنکه فردی دچار مرگ بالینی و بیولوژیکی شد چه اتفاقاتی را تجربه میکند و به همین منظور به مطالعهی (NDE) یا تجربیات نزدیک به مرگ میپردازند. طبق گزارش مرکز تحقیقات تجربهی خروج روح از بدن در لسآنجلس، بیشتر از هشت میلیون نفر از مردم آمریکا تجربهی نزدیک به مرگ داشتهاند. این تجربیات در زمانی اتفاق افتاده که فرد از نظر بالینی مرده یا در حال مرگ بوده یا در وضعیتی قرار گرفته که انتظار مرگ بسیار محتمل است. بسیاری از افرادی که تجربهی نزدیک به مرگ داشتهاند احساسات مشابهی را گزارش دادهاند، احساساتی مانند شناور شدن در بیرون از بدن خود و یا حرکت سریع در تونلی از نور و برخی نیز عزیزان از دست رفتهی خود را ملاقات کردهاند.
محققان با مطالعهی مستمر NDE تلاش میکنند فرآیندهای بیولوژیکی و یا عصبی که ممکن است باعث چنین تجربیاتی شود را درک کنند. برخی NDE ها را نوعی رؤیای شفاف میدانند در حالی که برخی دیگر علت رخ دادن آنها را کمبود اکسیژن در مغز اعلام کردهاند. قسمتی در منطقهی خلفی جانبی مغز به نام مرکز منطقی وجود دارد که معمولاً تنها در زمان بیداری فعال است، اما گاهی اوقات فعالیت این قسمت در مرحلهی REM خواب باعث میشود رویاهایی بسیار روشن به سراغ انسان بیاید که گویا در زندگی واقعی اتفاق افتاده است، در این زمان مغز در حالت انتقالی بین خواب و بیداری و در مرز آگاهی قرار میگیرد که به این تجربه، رؤیای شفاف گفته میشود. بررسیها نشان داده که در بسیاری از موارد NDE ها شبیه رؤیایی شفاف هستند اما از طرف دیگر برخی از محققان میگویند احساساتی از قبیل شادی و حرکت به طرف نور سفید درواقع عوارض پایین آمدن سطح اکسیژن در مغز و افزایش میزان دیاکسید کربن است، همانند آنچه در NDE گزارش شده است. با ایست قلب و عدم چرخش خون در بدن، مغز باقیماندهی اکسیژن موجود در خون را میسوزاند و با این کار سطح دیاکسید کربن بالا میرود، همچنین برای مقابله با درد ناشی از ایست قلبی، آرامبخشی به نام اندروفین در بدن منتشر میشود که حالت توهم و سرخوشی ایجاد میکند.
Source _
جدا توی فکر فرو رفتم خب اگه اینجوری باشه ک اینا میگن این ینی اینکه بعد مرگ هیچی نیست هیچی… ینی تموم احساسات یا اعتقادات یا تموم عقاید رو در فکرم ب شک انداخت اما مگه میشه ک بعد مرگ روحی نباشه همیشه اگفتن هیچ گاه انرژ از بین نمیره بلکه از شکلیی ب شکلی دیگر منتقل میشه پس مطمعنم یه اتفاقی میفته الکی ک نیس ک این همه احساسو پتانسیل درون یک انساس تبدیل به سکوت مطلق در ارامگاه ابدیش بشه…
بازم ممنون خیلییییییی جالب بوود