Last updated on ۱۳۹۹/۰۸/۰۸
ست گادین ۵ آوریل ۲۰۱۹:
پیداکردن کسی که به سه کلمهی« من اشتباه کردم» اعتراف کند سخت است، از مشتری، رییس و رایدهنده گرفته تا شریکعاطفی. حتی برای خود ما هم کار سختی است.
دلیل گیر کردنمان هم همین است.
ما در رودربایستی تصمیمی که قبلا گرفتهایم گیر میکنیم. چون احساس میکنیم دفاع از یک تصمیم قدیمی، آسانتر از اعتراف به اشتباهبودن آن تصمیم است.
در سال ۱۹۹۳ من در نقش موسس یک شرکت اینترنتی، ایدهی www را رد کردم. من آنرا یک تصمیم احمقانه و بنبستی واضح از یک تکنولوژیِ وقتتلفکن برای شرکت تلقی کردم.
این تصمیم برای من یک بیلیون دلار هزینه برداشت.
در عرض ۹ ماه، من به بینش دیگران پی بردم. من نیروی وسیع و جهانی ارتباطات را به چشم دیدم و به قدرت تکنولوژی www در قیاس با centralized host وقوف پیدا کردم.
هنوز هم گفتن این جمله برایم سخت است:
«من اشتباه کردم.»
جمله جایگزین این است:
«من میتوانم بر اساس اطلاعات جدید، تصمیم جدیدی اتخاذ کنم.»
ما میتوانیم برپایهی اتفاقات دوربرمان و اطلاعات و علوم نوینِ پیرامونمان، تصمیمات جدیدی بگیریم. ما میتوانیم تصمیمات تازهای بر اساس فرایند راهبری سازمان( corporate governance ) و یا حتی همهپرسی سیاسی اخیر بگیریم.
بعدا شاکی نشوید که« چرا به من نگفتید که چه نتایج بدی در انتظار من است؟»
«اشتباه کردم»…
بسادگی بگویید:«آنموقع اطلاعات کافی نداشتم.»
تلاش و فرصتسازی مجدد و تصمیمگیری جدید و صحیح بعد از تصمیم اشتباه قبلی( do over )، بسیار کم هزینهتر از چسبیدن به یک تصمیم قدیمی است که با ایمان کامل ولی اطلاعات ناکافی گرفته شدهاست.
درست است که ما نباید اشتباه کنیم ولی با اینحال، ما بطور منظم، شانسِ تصحیحِ تصمیمات گذشتهمان را هم بدست میآوریم.
مصطفی منبری ۱۶ فروردین ۱۳۹۸
_ منبع
اولین باشید که نظر می دهید